در سوگ او که گستره تلاش هایش مرز نمی شناخت
عبدالحسین معزی
رحلت فاضل فرهنگپرور، نویسنده و مورخ نامآور، جناب مستطاب سیدهادی خسروشاهی، برای بنده با سابقه ۵۸ سال دوستی با او، غمی سنگین است. گرچه: «هرگزنمیرد آنکه دلش زنده شد بهعشق.
از گذربیش ازنیم قرن آشنایی با او، در الجزایرهمسفرش بودم. درایتالیا میهمانش بودم و درمرکز اسلامی انگلیس میهمانمان بود؛ این چند نکته مختصر تنها برای ادای وظیفه دوستی ام با جناب آقای خسروشاهی ست.
یادی از دوران جوانی او
گوهر ارزشمندی بود، برآمده از خانواده اهل علم و فضیلت آذربایجان که سابقه آشنایی ام با او به سال ۱۳۳۹ در مدرسه حجتیه برمی گردد. جوانی بود ترک زبان که به لهجه فارسی خوب مسلط بود و اتاقش روبروی اتاق بنده در حوزه قرار داشت.
از همان جوانی، طلبه ممتازی بود با روابط عمومی ای وسیع که بسیاری بر او غبطه می خوردند. بسیارخوش اخلاق بود. روابطش مرزهای داخل و خارج را درنوردیده بود. هرگاه پستچی برای طلبه ها نامه می آورد، نامه های ارسالی به آقای خسروشاهی درمیانه مدرسه حجتیه دیدنی بود. وقتی طلبه ها گرد پستچی جمع می شدند، تعداد نامه های او که از داخل و خارج ایران رسیده بود، در میان طلاب جلب توجه می کرد.
گستره ارتباطات دانشگاهی و حوزوی او
در جوانی پای درس تفسیر آیت الله طالقانی می نشست. همچنین از جمله نزیک ترین افراد به علامه طباطبایی بود وبا جریان مکتب اسلام آیت الله مکارم شیرازی همکاری داشت. از سوی دیگرارتباطاتش با دانشجویان داخل و خارج ایران برقرار بود. با انجمنهای اسلامی دانشجویان و انجمن اسلامی مهندسان ارتباط وسیع داشت.
او پس از درگذشت آیت الله بروجردی، رابطی قوی بین حوزه و جریان دانشجویی کشور بود. با جریان روشنفکری در ایران آشنایی داشت و به شکل جدی با مطبوعات داخلی و خارجی ارتباط وسیعی برقرار کرده بود.
گستره ارتباطات سیاسی او
در هنگام شکل گیری نهضت آزادی، ارتباط خیلی وسیعی با آقایان مهندس بازرگان، دکتر سحابی وآقای طالقانی داشت.
از سویی دیگر علاقه ویژه ای به فدائیان اسلام داشت. برای بسیاری این سوال مطرح بود که با وجود رگه های روشنفکری آقای خسروشاهی، او چگونه به جریان فدائیان اسلام با رویکردهای بنیادگرایی علاقه داشت؟ اما او همواره از فدائیان اسلام دفاع می کرد و درباره آنها کتاب نوشت.
همچنین او در مبارزات انقلاب اسلامی فعال بود و پیوسته با امام خمینی، ارتباط نزدیک داشت و عکس های او در زمان های مختلف با امام، گویای این امراست. این بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان نماینده امام در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی انتخاب شد.
گستره اندیشهورزی و تلاشهای بین المللی او
در گستره تلاش های اندیشه ورزانه او چند نکته بیش از همه قابل توجه است:
اول: آقای خسروشاهی یکی از چهره های فعال و از جمله رابطین بین مصر و ایران بود و تلاش کرد که آثار و اندیشه های سیدقطب در قم ترجمه شود.یکی از کارهای مهم او که یک تنه در آن دوران انجام داد، دفاعش از سیدقطب بود. او تنها کسی بود که یک تنه در ایران به دفاع از سیدقطب پرداخت.
قبل از انقلاب عموما بچه های انقلابی به جمال عبدالناصر، به عنوان یک ملی گرای عرب خیلی علاقه داشتند. اما جمال، با اخوان المسلمین درافتاد و سیدقطب را اعدام کرد و برادر و خواهر سیدقطب را زندانی کرد. آقای خسروشاهی، با وجودی که میدانست جریان روشنفکری، جمال عبدالناصر را بسیار مهم میدانست، یک تنه به مخالفت با عبدالناصر پرداخت.
دوم: از سوی دیگر وقتی دید مسیحیت در ایران فعالیتش گسترده شد، او به همراه جمعی از دوستان تهرانی ما آقایان: آیت الله خرازی، آیت الله استادی، آیت الله قربانی و آقایان حقانی و دین پرور، تلاش هایی را برای مقابله با ترویج مسیحیتگرایی در ایران شروع کردند. چنانکه با راه افتادن موسسه «در راه حق»، با تلاش های این جمع، نشریاتی علیه ترویج مسیحیت منتشر کردند که آقای خسروشاهی جزو ارکان اولیه این جریان بود.
سوم: او قبل از انقلاب برای شرکت در کنفرانس گسترش اندیشه های اسلامی، به الجزایر می رفت. با چهره های برجسته الجزایر آشنایی داشت و دراین کنفرانس به همراه مرحوم سیدجعفر شهیدی شرکت می کرد.
من در سال ۱۳۵۹ در این کنفرانس شرکت کردم و دو سالی هم به همراه آیت الله تسخیری و آقای خسروشاهی دراین کنفرانس حضور داشتیم. نقش حضور او این کنفرانس در ترویج اندیشه های اسلامی و گسترش وحدت بین ادیان بسیار ارزشمند بود.
بعدها نیز که خواستیم کنفرانس هزاره نهج البلاغه را برگزار کنیم، آقای خسروشاهی را از واتیکان دعوت کردیم و همکاری های وسیعی با کمک او شکل گرفت.
گستره مکتوبات و آثار او
اول: یکی از مهمترین کارهای او تلاش برای آماده سازی تالیفات علامه طباطبایی بود. چنانکه علامه طباطبایی تمام آثارش را به ایشان واگذار کرده بود و ایشان این آثار را آماده ومرتب کرد تا سپس توسط بوستان کتاب دفتر تبلیغات اسلامی منتشر شد.
دوم: یکی از کارهای بزرگ آقای خسروشاهی در مصر رقم خورد که به جمع آوری اسناد و مدارک و کتاب ها و نوشته ها درباره سیدجمال الدین اسدآبادی همت گمارد. او به نوعی دائره المعارفی وسیع درباره سیدجمال را تهیه و چاپ کرد.
سوم: یکی ازآثار مبارک و ماندگار او کتابخانه و مرکز بررسی های اسلامی قم بود. همچنین هفته نامه بعثت را از پیش از انقلاب به صورت متمرکز منتشر می کرد که در معرفی رجال علمی و سیاسی جهان اسلام نقش مهمی داشت. آثار او درباره رجال سیاسی ملی و مذهبی بسیار قابل تقدیر است.
چهارم: در دورانی که سفیر ایران در واتیکان بود، کتاب های مختلفی به زبان های مختلف برای معرفی اسلام در واتیکان چاپ کرد که تاثیرات بسیار خوبی در کشورهای اروپایی و نیز در جهان اسلام داشت.
بی شک بیان کوشش ها و تاثیرکتاب ها و آثاراو در این مختصر نمی گنجد. بیان آثار و تاثیرات این مرد ارزشمند، هم به قدر تشنگی ست که درگذشت او در چنین شرایطی آنقدربرایم ناگواراست که وصفش به زبان نیاید.
ان شالله با اولیاء و هادیان دین محشور است و روحش قرین رحمت الهی است.
در پایان باید مصیبت درگذشت دوست عزیزم، دانشمند فرهیخته جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی را به خانواده محترم و علی الخصوص آقازاده محترمشان آقاسیدمحمود خسروشاهی، تسلیت و تعزیت عرض کنم.
* نماینده ولی فقیه در جمعیت هلال احمر