مجله دریچه، ضمیمه سیاسی روزنامه <مغرب> چاپ تهران / شماره 12 / تاریخ 12/6/91
پس از سقوط حكومت مبارك در مصر، در دوران انتخابات و قبل از آن ایران همواره از مرسی و جریان حامی او حمایت كرده است. اما پس از روی كار آمدن دولت مرسی ما شاهد مواضع گوناگونی از سوی او درباره ایران بودیم. موضع مرسی درباره ایران چیست و حوزههایی كه میتواند مصر خود را در كنار ایران و نزدیك به تهران تعریف كند چیست؟
البته پاسخ این سئوال را باید خود جناب آقای محمد مرسی بدهد.. و از نظر من متأسفانه بیتجربگی آشكار، در روش عملی سیاسی، باعث شده كه آقای مرسی، هر روز درباره مسائل مختلف داخلی و خارجی، موضعی را اتخاذ كند كه با منطق صحیح سیاسی سازگار نیست و نمونه برتر آن دعوت به همكاری ایران و تركیه و مصر و سعودی برای حل مسئله سوریه است.. و ناگهان، در اجلاس تهران، بخشی از سخنان خود را به مسئله سوریه و حذف حاكمیت كنونی آن اختصاص میدهد كه با توجه به موضع میزبان، این نوع برخورد برخلاف موازین و اصول سیاسی است..
بهرحال حوزههایی كه ایران و مصر میتوانند در كنار هم همكاری كنند، با این روش آقای مرسی، در شرایط كنونی قابل تعریف نیست!
بسیاری بر این عقیدهاند كه سفر مرسی به تهران میتواند شروع و آغازی جدید بر روابط ایران و مصر باشد. حتی برخی به بازگشایی سفارت مصر در تهران اشاره كردهاند. ملاحضات رابطه ایران و مصر در شرایط كنونی چیست؟ و در چه صورتی رابطه با مصر میتواند برای ایران سودمند و معطوف به نتیجه باشد؟
سفر آقای مرسی به تهران، آن هم به مدت چند ساعت! نشان میدهد كه هنوز نمیتوان علیرغم تصور همگان، آغاز خوبی برای روابط ایران و مصر پیشبینی كرد البته سفارت مصر در تهران و سفارت ما در قاهره، باز است و نیازی به افتتاح مجدد نیست.. و فقط میتوان سطح "حافظ منافع" را به سطح "سفیر" ارتقا داد كه این امر منوط به اتخاذ روش معقول از سوی مصر است كه مورد انتظار ما، پس از سقوط مبارك بود..
رابطه با ایران برای دولت مصر یك تاكتیك كوتاه مدت است یا یك استراتژی بلند مدت. چرا؟
رابطه مصر با ایران، با توجه به جو حاكم بر آن كشور، اكنون یك تاكتیك كوتاه مدت است و ما امیدواریم كه پس از ثبات حكومت و مستقر شدن روش برخوردها و موضع گیریها، به یك استراتژی بلند مدت، بدل شود! متأسفانه برخوردها و شرایط كنونی، حاكم بر مصر چشم انداز روشنی را نشان نمیدهد.
در هفتههای اخیر مصر و اسرائیل در صحرای سینا با یكدیگر درگیر شدند. آیا از نظر شما مصر آرایش جدید نظامی در برابر اسرائیل به خود گرفته است؟ پیشبینی شما از این رویارویی چیست؟ در واقع این رویارویی چه سرنوشتی پیدا خواهد كرد؟
درگیری در صحرای سینا بین مصر و اسرائیل نبود.. بلكه گروهی از سلفیهای تكفیری مصری - نه فلسطینی - با قتل عام 16 نفر از سربازان روزه دار مصری كه به نگهبانی از مرزهای میهن اسلامی خود مشغول بودند، گویا قصد حمله به اسرائیل را داشتند كه وسیله نقلیه آنها در همان خاك مصر، توسط صهیونیستها به آتش كشیده شدند!
البته اعزام نیروهای مسلح مصری به صحرای سینا، برخلاف صلحنامه ننگین كامپ دیوید است.. و اكنون همین نكته موجب اعتراض اسرائیل شده است، ولی با توجه به اینكه عدم اعمال حاكمیت مصر، بر اراضی خود، نمیتواند قابل دوام باشد و تنها حكومتهای مزدوری مانند حكومت سادات و مبارك میتوانند ننگ آن را پذیرا باشند، باید در انتظار آن بود كه در آینده، حداقل این مسئله مورد بازبینی مجدد از سوی مصر قرار گیرد.
دولت مرسی در مصر مخالفانی دارد. آرایش سیاسی مخالفان دولت مرسی در مصر چگونه است و ثبات دولت مرسی در مصر چگونه است. گروههای حامی مرسی در مصر چه گروههایی هستند؟
مخالفت سیاسی بعضیها با آقای مرسی و اخوان المسلمین در مصر، یك امر طبیعی است.. مانند همه كشورها، در تمام دنیا است. و در مصر ولی این امر خیلی مهم نیست.. بویژه كه گروههای اسلامگرا، اعم از اخوان المسلمین و حزب النور سلفی و حزبهای معتدل اسلامی جدید، همچنان مدافع حكومت فعلی هستند و شاید هم انتخاب افرادی از این احزاب، از جمله رهبر حزب سلفی النور، برای همكاری با دولت آقای مرسی، در این رابطه بیتأثیر نباشد.
البته هفته قبل گروهی برای انجام یك تظاهرات میلیونی!! برضد حكومت آقای مرسی و لزوم انحلال جمعیت اخوان المسلمین فراخوانی اعلام داشتند كه با موافقت هیچ یك از احزاب سیاسی، حتی مخالفین دولت، روبرو نگردید و به یك تظاهرات "چند صد نفری" تبدیل گردید و این امر نشان داد كه انحلال جمعیت اخوان المسلمین و یا بركناری حكومت جدید، در شرایط فعلی، قابل اجرا نیست و البته این به مفهوم پایان توطئهها نخواهد بود.. بویژه كه در تونس هم حتی در سطح بالاتر، یعنی توسط آقای مرزوقی، رئیس جمهوری فعلی تونس، در مورد حزب النهضه، همین توطئه مطرح شد و ایشان نیز مانند مخالفان آقای مرسی در مصر، مدعی شد كه حركه` النهضه میخواهد تمامی امور را قبضه كند!
در مورد 4 مادهای مرسی برای حل مسأله سوریه توضیح بفرمایید و عنوان كنید این طرح چگونه میتواند در تأمین منافع ایران در سوریه و ملت سوریه كمك كند.
با توجه به موضعگیری اخیر آقای مرسی در مورد ضرورت بركناری رئیس جمهوری فعلی سوریه، نمیتوان به طرح چهار مادهای آقای مرسی خوشبین بود... و ما علیرغم تقبیح قتل عام مردم بیگناه، از هر دو طرف، بر این باور هستیم كه بركنار نمودن حكومت یك كشوری، فقط با نظر مردم آن كشور باید عملی شود نه با زور سرنیزه آل سعود و آل قطر و آل عثمان! و اخیراً آل ممالیك- ! و گردانندگان خارجی آنها كه سركوب مقاومت را در برنامه خود دارند ... -
اصولاً با توجه به موضع گیریهای مذبذب آقای مرسی، نمیتوان امیدی به طرح نامبرده داشت.. و بنده علیرغم سابقه آشنائی و ارتباط نیم قرنی با اخوان المسلمین مصر، روش كنونی آنان را در اداره امور نمیپسندم و آقای مرسی در عمل نشان داد كه هنوز مسلط بر افكار و اوضاع نیست. به طور مثال آقای مرسی روزی ژنرال طنطاوی، دست راست و همه كاره حسنی مبارك را به وزارت دفاع منصوب مینماید و روزی دیگر او را بركنار میكند و روز سوم به او مدال درجه یك! میبخشد و روز چهارم وی را مشاور خود قرار میدهد و...
با این "تذبذب" نمیتوان كشور را اداره نمود و ما هم، علیرغم تصورات قبلی، نباید اقدامات قاطعانه و معقول و مثبت را انتظار داشته باشیم..
مصر به عنوان رئیس پیشین و ایران به عنوان رئیس فعلی جنبش غیر متعهدها چه نقشی میتواند در ترونیكای این جنبش ایفا كنند؟ ظرفیت این جنبش چگونه میتواند برای ایران و مصر معطوف به تأمین منافع ملی دو كشور شود؟
همكاری مصر و ایران، اگر عقلانیت حاكم باشد، میتواند نقش بسیار تأثیرگذاری در كل منطقه و جهان اسلام داشته باشد و این حتی بدون ارتباط با جنبش عدم تعهد هم امكان پذیر است... اما متأسفانه در جانب مصر، هنوز آثار استقرار فكری - سیاسی مشاهده نمیشود تا بتواند منافع ملی دو كشور و كل جهان اسلام را تحقق بخشد.
دولت مرسی به ایران نزدیكتر است یا تركیه. چون در تركیه نیز حلقه اخوان المسلمین قدرت دارد و به نظر میرسد كه مصر به دوستان خود در تركیه گرایش بیشتری داشته باشد. به نظر شما مصر بین ایران و تركیه كدامیك را انتخاب خواهد كرد؟
بیتردید دولت آقای مرسی به تركیه نزدیكتر است. بویژه كه آقای اردوغان در نخستین سفر عجولانه خود به مصر و تونس و لیبی، از اسلام گرایان آن كشورها خواست كه یك حكومت سكولار! تشكیل دهند كه این امر البته به هیچ وجه به آقای اردوغان ارتباط نداشت و بیشك نتیجه تلقین دوستان غربی وی بود.. و از سوی دیگر حزب عدالت آقای اردوغان هم ربطی به اخوان المسلمین مصر ندارد و فقط تشابه اسلام گرائی ظاهری وی باعث این تصور شده كه حزب آقای اردوغان، در حلقه اخوان المسلمین قرار دارد... بهرحال، در شرایط فعلی، مصر به تركیه بیشتر نزدیك است تا ایران اسلامی... و متأسفانه از سوی دیگر دوست ما آقای اردوغان هم به گفته مرحوم نجمالدین اربكان، استاد وی، "انگوری بود كه به شراب تبدیل شد"! و من امیدوارم كه برادر دیگر ما، جناب مرسی، در این مسیر قرار نگیرد.. و چنین سرنوشتی پیدا نكند! مع المعذره!
نظرتان راجع به نكات آغازین سخنرانی آقای مرسی در اجلاس سران جنبش عدم تعهد چیست؟
نكات مورد اشارهِ آقای مرسی، نشان دهنده عدم آشنایی كامل از مسائل جهان اسلام است... در هیچ كجای دنیا رسم نیست كه سخنران، مطالب عقیدتی - مذهبی خود را در یك مجمع عمومی غیر مرتبط با موضوع مطرح سازد... هدف آقای مرسی در واقع راضی كردن دوستان سعودی و قطری و سلفی اش بود و یا به سبب ناشیگری آغاز حكومتداری بوده است كه بعضی از دوستان ما هم در آغاز پیروزی انقلاب مرتكب آن شدند كه امام خمینی(ره) به آنان هشدار داد...
تعریف آقای مرسی از عبدالناصر را كه عامل سركوب اخوان المسلمین و اعدام رهبران آن در دوران سلطهِ خود بود، چگونه ارزیابی میكنید؟
این نكته نیز نشان می دهد كه آقای مرسی نه تنها آشنایی عمیق با مسائل ندارد، بلكه با "سیاسی كاری" خود، حیثیت سازمان اخوان را هم خدشه دار میكند...
آقای مرسی به تصور خود به یك نظام سركوبگر و ظالم و... حمله می كند، ولی همزمان از یك ظالم سركوبگری كه دهها نفر از رهبران برجسته اخوان المسلمین، از جمله شیخ محمد فرغلی، شیخ عبدالقادر عوده، سید قطب، یوسف طلعت، دكتر خمیس و... را اعدام كرد و چندین هزار از جوانان اخوان المسلمین را به زندان و تبعید محكوم ساخت و باقیمانده اعضاء مكتب ارشاد اخوان را به زندانهای طویل المدت - بیست و سی سال - محكوم نمود، تمجید میكند! باید گفت سیاسی كاری با راه شهید شیخ حسن البنا، فاصلهای از زمین تا آسمان دارد... و بیتردید عبدالناصر با سایر دیكتاتورهای حاكم بر مصر و بلاد عربی دیگر، هیچ فرقی ندارد مگر در آغازگر بودن سركوب كامل حركت اسلامی و اعدام رهبری آن.