البته همین نكته به خوبى نشان مى دهد كه مبشران آمریكایى نیز مانند دیگر پدران روحانى وابسته به كشورهاى اروپایى، در واقع عمال سیاست امپریالیستى غرب بوده اند نه مبشران واقعى پیام مسیح. خانم «فایكرك پ» راهبه آمریكایى در خلیج فارس صریحاً مى گوید: «ما ممكن است كه در بعضى از كارهاى سیاسى به نفع كشورمان وارد عمل شویم، ولى همیشه سعى كرده ایم كه با مردم عرب (!) همكارى صمیمانه داشته باشیم و براى خدمت به انسانیت (؟) در خدمت خدا باشیم». و یك نامه رسمى از سركنسول آمریكا در «مسقط» به سلطان مسقط كه در تاریخ 23 مارس 1909 ارسال شده است، به خوبى نشان مى دهد كه امپریالیسم آمریكا، مبشران آمریكایى را زیر چتر خود داشته است.
سركنسول مى نویسد: «طبق قوانین بین المللى در رابطه با حمایت از مبشران مسیحى آمریكایى كه عازم كشورهاى محمدى (!) یا بت پرست مى شوند، آنها از هر گونه مصونیتى براى ادامه كارهاى تبشیرى خود باید برخوردار باشند».(4 ) با گسترش نفوذ امپریالیسم آمریكا و وابستگى روز افزون سران ارتجاع عرب در منطقه با نفت خواران و بانكداران و به طور كلى سرمایه دارى آمریكا، فعالیت مبشران آمریكایى در اشكال گوناگون در خلیج فارس گسترش یافت كه تفصیل آن از موضوع این بحث خارج است.
در این جا فقط به تاریخ اعزام نخستین گروه از میسیون هاى آمریكایى به ایران و نقش آنان در تحقق اهداف استعمارى آمریكا در ایران، اشاره كوتاهى مى كنیم:
در سال 1832 میلادى، مركزیت میسیونرها در آمریكا، پس از دریافت گزارش هیأت اعزامى به منطقه خاورمیانه، در رابطه با این مسأله كه «امكان نفوذ در میان مسلمانان خیلى كمتر از آن است كه در غرب تصور مى شود»، تصمیم گرفت كه میسیونرها و گروه هاى تبشیرى خود را براى جذب مسیحیان محلى اعزام دارد و به همین دلیل به جاى اعزام گروه هاى تبشیرى از طریق خلیج فارس به ایران، به اعزام میسیونرها از طریق سوریه و ارمنستان، به «ارومیه» پرداخت و «جوستین پركنیز» به همراهى دكتر «گرافت»، در سال 1833 م. به ارومیه آمده و پس از فراگرفتن زبان آشورى، به تبلیغ در میان آشوریان ایران به ویژه در منطقه آذربایجان پرداختند.
در این رابطه دكتر «جان آلدر» در كتاب «تاریخ میسیون آمریكایى در ایران»، ضمن تكذیب هر نوع كمك مالى دولت آمریكا به هیأت اعزامى مى نویسد: «... چون گزارش رسیده بود كه فعالیت میسیونرهاى مذهبى در میان مسلمانان شرق نزدیك غیر ممكن است، در نتیجه تصمیم گرفته شد كه هیأت هاى مبلغ براى ارشاد مسیحیان آشورى ایران به میان آنها فرستاده شود. زیرا «الى اسمیت» در اثر مشاهده استقبال گرم آشوریان ارومیه و وعده مساعدت سران آنها، در گزارش خود با اشاره به اینكه هیچكس را در ایران مثل آشورى ها مشتاق پذیرش مفاهیم انجیل ندیده، نوشته بود كه در این جا سرزمین بسیار مستعد و آماده براى برداشت محصول وجود دارد!»(5 ).
روى همین اصل، هیأت اعزامى آمریكا به سرپرستى «پركنیز» به تأسیس چاپخانه و آموزشگاه در «ارومیه» پرداخت كه ضمن آموزش زبان انگلیسى، آشورى هاى ایران را به پروتستانیسم دعوت مى كرد. آنها سپس به تأسیس آموزشگاه هاى روستایى پرداختند و سپس نخستین بیمارستان را در ارومیه بنیاد گذاشتند و با ارائه خدمات پزشكى در جلب مردم مى كوشیدند. تبشیرگران آمریكایى سرانجام با ایجاد تفرقه و اختلاف در میان آشورى ها و «كلیساى نستورى» ارومیه، نخستین مجمع پروتستانت را در سال 1855 م. تشكیل دادند و سپس در سال 1862 م.، اولین «كلیساى پروتستانت» را در ایران به وجود آوردند.
در سال 1870 م. فعالیت میسیون در تهران آغاز شد و با آمدن «جیمز باست»، كشیش اعزامى از آمریكا، ساختن كلیساى انجیلى تهران و آغاز فعالیت تبشیرى در «همدان» مورد بررسى قرار گرفت و چهار سال بعد یعنى در سال 1874 كلیساى انجیلى تهران آغاز به كار كرد. به موازات تأسیس كلیسا آموزشگاه هاى دخترانه و پسرانه آمریكایى در تهران نیز آغاز به كار كرده و به جذب فرزندان خاندان هاى اشرافى حاكم و آموزش آنها پرداخت تا آنكه در سال 1903 به دستور «مظفر الدین شاه»، رفتن دختران مسلمان به این آموزشگاه ها «به علت بدآموزى هاى اخلاقى» ممنوع شد، ولى خدمات پزشكى و فرهنگى میسیون آمریكا در تهران و همدان همچنان ادامه داشت تا آنكه با آمدن خانم «الیستون» و دوشیزه «مارى جوت» به تبریز، میسیون و كلیساى انجیلى تبریز نیز پایه گذارى شد.
با توجه به اینكه آمریكایى ها در همه زمینه ها روش هاى منافقانه اى دارند، در مورد تبشیر نیز از این روش استفاده كردند. آنها براى ارشاد آشورى ها آمدند ولى به تبشیر افكار خود در میان مسلمانان پرداختند. آنها به جاى آمدن به بوشهر و هرموز و بندرعباس، از راه آذربایجان وارد ایران شدند تا كمتر جلب توجه كنند، ولى در عمل دیدیم كه علاوه بر ارومیه و تبریز و تهران و همدان، به تدریج در جنوب و قزوین و رشت و حتى «مشهد» نیز به ساختن مراكز به اصطلاح فرهنگى و بهداشتى پرداختند و با كمك به مردم فقیر مسلمان در جذب آنها كوشیدند. البته بى مناسبت نیست اشاره كنیم كه مأموریت رسمى میسیونرهاى آمریكایى در ایران به سال 1834 میلادى یعنى حدود نیم قرن قبل از ایجاد روابط رسمى دیپلماتیك بین ایران و آمریكا آغاز شده است.
میسیونرهاى آمریكایى كه عمدتاً به ترویج مذهب پروتستان و كارهاى آموزشى و پزشكى مشغول بودند، در زمینه ترویج مذهب خود در بین مسلمانان، موفقیتى به دست نیاوردند، ولى فعالیت آنها در زمینه هاى آموزشى ـ فرهنگى و بهداشتى با استقبال خاصى روبرو شده بود. به روى كار آمدن «رضاخان پهلوى»، و مبارزه بعدى وى با اسلام، میدان فعالیت همه میسیونرهاى خارجى را در ایران وسیع تر كرد، ولى مقاومت و عكس العمل منفى روحانیون و مردم، با توجه به نفرتى كه از رژیم داشتند بیشتر شد. كشیش «آرتورجورسون براون» در كتاب «یكصد سال» كه تاریخ صد سال فعالیت میسیونرهاى آمریكایى را در تهران بررسى مى كند، در مورد رضاخان مى نویسد:
«او نشان داد كه زمامدار نیرومندى است كه مى كوشد آنچه را كه موسولینى براى مردم ایتالیا انجام داد، در ایران انجام دهد» و «جان آلدر» مبشر آمریكایى از «تغییرات امیدوار كننده دوران رژیم جدید» سخن مى گوید. و «دونالدسون»، كه خود سال ها در ایران به شغل كشیشى مشغول بود، مى نویسد كه «در ایران پادشاه جدید، خود و ملتش را متعهد به اجراى برنامه پیشرفت سریع كرده است»! هوادارى رضاخان از مدارس نوع مدارس میسیون هاى آمریكایى، میسیونرها را در ترویج هرچه بیشتر اندیشه هاى خودشان در پناه رژیم دیكتاتورى جدید، راغب كرد و آنها با چاپلوسى و تجلیل از رژیم جدید نه تنها خود را گول زدند، بلكه باعث شدند كه محافل سیاسى آمریكا نیز در رابطه با دیدگاه مردم در قبال رژیم پهلوى دچار اشتباه بشوند و این اشتباه تا پیروزى انقلاب اسلامى ایران ادامه داشت.
با پیروزى كودتاى آمریكایى ـ انگلیسى 28 مرداد در ایران، میسیونرهاى آمریكایى خوشحال تر از گذشته به تأسیس «رادیو صداى انجیل» و نشر مجله فارسى «نور عالم» و «رازگاه»، برقرارى «دروس مكاتبه اى» و تشكیل جلسات رسمى در كلیساى انجیل تهران، ـ و دیگر شهرها ـ براى مسلمانان، و ترجمه و چاپ ده ها نوع كتاب به فعالیت هاى خود توسعه دادند. آنها در گزارش هاى خود به محافل كلیسایى آمریكایى كه بى شك نسخه اى هم به محافل سیاسى داده مى شد، چنین وانمود كردند كه گویا «مردم مسلمان ایران، علاقه اى به اسلام ندارند و خواستار پیوستن به جرگه گوسفندان خدا!» و تبعیت از كشیشان و پیروى از اناجیل؟ هستند.
دكتر «ساموئل، ام، جردن»، رئیس كالج «البرز» و معلم ارشد كلیساى انجیلى در ایران، در یك سخنرانى در دوره پس از كودتا با بى شرمى تمام مى گوید: «دانشجویان افكار آزادى خواهانه را پذیرفته و مشتاق ایجاد اصلاحات هستند; آنها همراه با وطن پرستان شرقى سعى دارند نظام قرون وسطایى را به دمكراسى مدرن امروزى بدل سازند. ایرانیان مجذوب ایده آل آمریكایى از دمكراسى شده اند. مدارس آمریكایى در ایران مورد حمایت برجسته مملكت است. شاهزادگان خاندان سلطنتى و فرزندان نخست وزیران و وزراى كابینه، اعضاى مجلس، استانداران و دیگر مردان ذى نفوذ كشور، كه به طور طبیعى طبقه حاكمه آینده كشور را تشكیل خواهند داد، در جرگه دانش آموزان این مدارس هستند و شاید در هیچ كجاى دنیا این تعداد از فرزندان مقامات رهبرى یك كشور در مدارس ما ثبت نام نكرده اند...»(6 ).
این افتخار جناب كشیش دوامى نداشت و سرانجام در اثر خشم و نفرت توده هاى مردم، اهداف مدارس تبشیرى آمریكایى و انگلیسى و فرانسوى همراه سران همان رژیمى كه فرزندان آنها در مدارس بیگانگان تربیت مى شدند به كشورهاى ایده آل خود پناه بردند! البته اكثریت اعضاى كلیساى انجیلى در تهران كه مشاغل خاصى در سازمان هاى جاسوسى آمریكا داشتند، بازوان امپریالیسم فرهنگى در كشور ما بودند كه با پیروزى انقلاب اسلامى به ایالات متحده نقل مكان كردند تا یك بار دیگر عملكرد یكصد و پنجاه ساله خود را مورد ارزیابى مجدد قرار دهند.
آنها كه امروز مدعى هستند هیچگونه ارتباطى با محافل سیاسى آمریكا نداشتند، اعتراف مجله «نور عالم» ارگان رسمى كلیساى انجیلى تهران در دوران شاه را فراموش كرده اند كه همكارى رسمى محافل كلیسایى با امپریالیسم را پیشاپیش اعلام داشته است. این مجله چاپ تهران، در ضمن مقاله مشروحى مى نویسد: «استعمار غربى مسیحیت را نیز چون پاره اى دیگر از جنبه هاى تمدن غربى، در این كشورها گسترش داده است. در طول سه قرن گذشته مسیحیت دوش به دوش لشگریان غربى، در كشورهاى آسیا گسترش یافت و پاى مروجان غربى مسیحیت به دور افتاده ترین روستاهاى این سرزمینها گشوده شد»(7 ). در پایان این بحث كوتاه اشاره به نقش واتیكان در ایران نیز بى مناسبت نخواهد بود.
پس از برقرارى روابط سیاسى رسمى و علنى با واتیكان، آن هم پس از پیروزى كودتاى 28 مرداد و افتتاح سفارت واتیكان در تهران، كشیشان كاتولیك و رسولان پاپ اعظم به ایران سرازیر شدند. آنها با تبشیر مسیحیت كاتولیك در ایران، با استفاده از همان روش هایى كه دیگر میسیونرها آنها را به كار مى بردند، در فكر نفوذ در مجامع مسلمانان ایران بودند. تجربه هاى دیگر میسیونرها، گویا براى آنها كافى نبود، به ویژه كه از مقر سفارت و مصونیت سیاسى و دیگر مزایا هم برخوردار بودند. به هر حال با صرف نظر از بررسى عملكرد واتیكان در دوران برقرارى روابط سیاسى با ایران، باید اشاره كنیم كه متأسفانه برخورد كلى واتیكان با انقلاب اسلامى ایران و دیگر مسلمانان جهان، هرگز صادقانه، دوستانه و رضایت بخش نبوده است. و با ادعاهاى حضورى مسئولان آن، در علاقه مندى به «دیالوگ» و همكارى، در تضاد آشكار است.
آخرین نمونه ها، تحریك مردم تیمور شرقى در «اندونزى» براى تجزیه و به اصطلاح كسب استقلال از سوى شخص پاپ در سفر اخیر و همزمان یاوه سرایى هاى اخیر نماینده رسمى پاپ در سازمان ملل در رابطه با به اصطلاح وجود تبعیض نژادى در اسلام! و سپس دخالت رسمى واتیكان در پشتیبانى از جنگ صلیبى مارونى هاى فاشیست لبنان برضد مسلمانان، و از همه رسواتر، دعوت منسنیور «سرگیوسه باستینى» سفیر جناب پاپ در آنكارا، به لزوم پیروى كشورهاى اسلامى از سكولاریسم یا لائیسم، به مثابه یك ایدئولوژى(8 ) نشان دهنده روش هاى غیر دوستانه، بلكه دشمنانه مقامات واتیكان با كلیت اسلام است. وگرنه به سفیر واتیكان در تركیه اسلامى چه ارتباطى دارد كه مردم آن را به پیروى از لائیسم دعوت كند؟
سفیر واتیكان در تركیه در مصاحبه با روزنامه جمهوریت، علاوه بر افاضات فوق! با دخالت در معقولات (!)، بیان حكم الهى درباره سلمان رشدى از طرف حضرت امام (قدس سره) را امرى غیر مقبول مى شمارد (!) و فراموش مى كند كه بیان حكم الهى با اعمال غیر انسانى حضرات در قرون وسطى فرق بسیار دارد. البته ما مصاحبه جناب سفیر را با روش «نگاه عاقل اندر سفیه» به كنار نهادیم، ولى امیدواریم كه آقایان با این موضع گیرى هاى خصمانه ،ما را وادار به افشاى روابط صمیمانه شان با سیا و دیگر محافل جاسوسى غربى برضد ملل مسلمان و مستضعف جهان نسازند!
آنچه كه تا اینجا گفتیم در واقع اشاره فهرست گونه به نقش و عملكرد میسیونرهاى غربى در ایران بود. بحث دیگر ما در توضیح چگونگى نقش آنان در دیگر كشورهاى حوزه خلیج فارس از جمله جزیرة العرب، عراق، كویت، بحرین، عمان، امارات متحده و غیره به علت ضیق وقت ارائه نمى شود كه امیدواریم همراه اسناد و مدارك روشنگر توسط «دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى» چاپ و در اختیار علاقه مندان قرار گیرد.
---------------------------------------------------------------------------------------------